معنی فارسی amphipod
B1 /ˈam.fɪ.pɒd/آمفی‌پود، به نوعی سخت‌پوست گفته می‌شود که اغلب در آب‌های شیرین و شور زندگی می‌کند.
Any of various small, shrimp-like crustaceans of the order Amphipoda.
- noun
noun
معنی(noun):
A member of taxonomic order Amphipoda of small, shrimp-like crustaceans.
example
معنی(example):
آمفی‌پود، یک سخت‌پوست کوچک شبیه میگو است که در محیط‌های دریایی یافت می‌شود.
مثال:
An amphipod is a small, shrimp-like crustacean found in marine environments.
معنی(example):
دانشمندان آمفی‌پودها را برای درک سلامت زیست‌محیطی اقیانوس‌ها مطالعه می‌کنند.
مثال:
Scientists study amphipods to understand the ecological health of oceans.
معنی فارسی کلمه amphipod
:
آمفی‌پود، به نوعی سخت‌پوست گفته می‌شود که اغلب در آب‌های شیرین و شور زندگی می‌کند.
