معنی فارسی amphithyron
B2آمفیتیون، اصطلاحی برای توصیف سازهای در معماری که در آن فعالیتهای عمومی صورت میگیرد.
A term describing a structure in architecture where public activities take place.
- NOUN
example
معنی(example):
آمفیتیون بخش مهمی از طراحی است.
مثال:
The amphithyron is an important part of the design.
معنی(example):
در زمینه تئاتر، آمفیتیون عملکرد قابل توجهی دارد.
مثال:
In the context of the theater, the amphithyron has significant functionality.
معنی فارسی کلمه amphithyron
:
آمفیتیون، اصطلاحی برای توصیف سازهای در معماری که در آن فعالیتهای عمومی صورت میگیرد.