معنی فارسی amplificatory

B2

تقویتی، به معنی ایجاد یا افزایش اثرات، به‌ویژه در زمینه‌های مختلف علمی یا هنری.

Serving to amplify or increase an effect or strength.

example
معنی(example):

تأثیرات تقویتی نرم‌افزار جدید شگفت‌انگیز بود.

مثال:

The amplificatory effects of the new software were impressive.

معنی(example):

او از یک روش تقویتی برای بهبود ارائه خود استفاده کرد.

مثال:

She used an amplificatory method to enhance her presentation.

معنی فارسی کلمه amplificatory

: معنی amplificatory به فارسی

تقویتی، به معنی ایجاد یا افزایش اثرات، به‌ویژه در زمینه‌های مختلف علمی یا هنری.