معنی فارسی amuletic

B1

اشیایی که برای محافظت یا خوش شانسی به کار می‌روند.

Relating to an amulet, or having the protective properties of an amulet.

example
معنی(example):

پوشیدن یک طلسم آمولیتیک می‌تواند شانس خوبی بیاورد.

مثال:

Wearing an amuletic charm can bring good luck.

معنی(example):

بسیاری از فرهنگ‌ها از نمادهای آمولیتیک برای حفاظت استفاده می‌کنند.

مثال:

Many cultures use amuletic symbols for protection.

معنی فارسی کلمه amuletic

: معنی amuletic به فارسی

اشیایی که برای محافظت یا خوش شانسی به کار می‌روند.