معنی فارسی amusedly

B1 /əˈmjuːz.əd.li/

با حالت خوشحال و سرشوق، به ویژه در واکنش به چیزی خنده‌دار.

In a manner that shows amusement or is funny.

adverb
معنی(adverb):

In an amused manner

example
معنی(example):

او با خوشحالی به جوک خنده‌دار خندید.

مثال:

She laughed amusedly at the funny joke.

معنی(example):

او با خوشحالی سرش را تکان داد در حالی که به داستان گوش می‌داد.

مثال:

He nodded amusedly as he listened to the story.

معنی فارسی کلمه amusedly

: معنی amusedly به فارسی

با حالت خوشحال و سرشوق، به ویژه در واکنش به چیزی خنده‌دار.