معنی فارسی amyelencephalic

C2

مرتبط با آمیلنceفالی، وضعیتی که در آن بخش‌هایی از مغز وجود ندارد.

Relating to amyelencephalia; a condition lacking certain brain structures.

example
معنی(example):

پزشک توضیح داد که افراد آمیلنceفالی ممکن است با چالش‌های منحصر به فردی مواجه شوند.

مثال:

The doctor explained that amyelencephalic individuals may face unique challenges.

معنی(example):

تحقیقات در حال انجام است تا درک بهتری از وضعیت‌های آمیلنceفالی به دست آید.

مثال:

Research is ongoing to better understand amyelencephalic conditions.

معنی فارسی کلمه amyelencephalic

: معنی amyelencephalic به فارسی

مرتبط با آمیلنceفالی، وضعیتی که در آن بخش‌هایی از مغز وجود ندارد.