معنی فارسی amyelonic

B1

آمیلونیک، توصیف‌کننده شرایطی که در آن میلین وجود ندارد یا آسیب دیده است.

Describing conditions related to the absence of or damage to the myelin sheath surrounding nerves.

example
معنی(example):

آمیلونیک شرایط مرتبط با نبود یا آسیب به میلین را توصیف می‌کند.

مثال:

Amyelonic describes conditions related to the absence or damage of myelin.

معنی(example):

پزشکان اغلب اختلالات آمیلونیک را در ارزیابی بیماران خود مشاهده می‌کنند.

مثال:

Doctors often encounter amyelonic disorders in their patient assessments.

معنی فارسی کلمه amyelonic

: معنی amyelonic به فارسی

آمیلونیک، توصیف‌کننده شرایطی که در آن میلین وجود ندارد یا آسیب دیده است.