معنی فارسی amylo
B1آمیلو به مواد مربوط به نشاسته و ترکیبات آن اطلاق میشود.
A prefix used to denote substances related to starch.
- OTHER
example
معنی(example):
آمیلو مربوط به نشاسته است.
مثال:
Amylo is related to starch.
معنی(example):
ساختار آمیلو در شیمی زیستی مهم است.
مثال:
The amylo structure is important in biochemistry.
معنی فارسی کلمه amylo
:
آمیلو به مواد مربوط به نشاسته و ترکیبات آن اطلاق میشود.