معنی فارسی amylogenic

B1

آمیلوژنی به ویژگی‌هایی اشاره دارد که به تولید یا تغییر نشاسته مرتبط هستند.

Pertaining to the production or modification of starch.

example
معنی(example):

طبیعت آمیلوژنی برخی باکتری‌ها به هضم نشاسته کمک می‌کند.

مثال:

The amylogenic nature of certain bacteria aids in starch digestion.

معنی(example):

پژوهشگران آنزیم‌های آمیلوژنی تولید شده توسط قارچ‌ها را شناسایی کردند.

مثال:

Researchers identified amylogenic enzymes produced by fungi.

معنی فارسی کلمه amylogenic

: معنی amylogenic به فارسی

آمیلوژنی به ویژگی‌هایی اشاره دارد که به تولید یا تغییر نشاسته مرتبط هستند.