معنی فارسی amyloidal
B2آمیلوئید، نوعی پروتئین است که در بیماریهای خاص مانند آلزایمر تجمع مییابد و منجر به اختلال در عملکرد سلولهای مغز میشود.
Relating to or resembling amyloid, especially in the context of pathological protein deposits.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پلاکهای آمیلوئید معمولاً با بیماری آلزایمر مرتبط هستند.
مثال:
Amyloidal plaques are commonly associated with Alzheimer's disease.
معنی(example):
تحقیقات بر روی ساختارهای آمیلوئید در مغز متمرکز بود.
مثال:
The research focused on the amyloidal structures in the brain.
معنی فارسی کلمه amyloidal
:
آمیلوئید، نوعی پروتئین است که در بیماریهای خاص مانند آلزایمر تجمع مییابد و منجر به اختلال در عملکرد سلولهای مغز میشود.