معنی فارسی anabong
B1آنابنگ، نوعی گیاه که در برخی نواحی رشد میکند و ممکن است خواص دارویی داشته باشد.
A type of plant found in specific regions, often with medicinal properties.
- NOUN
example
معنی(example):
آنابنگ نوعی گیاه است که در مناطق خاصی رشد میکند.
مثال:
An anabong is a type of plant that grows in certain regions.
معنی(example):
مردم از برگهای آنابنگ برای اهداف پزشکی مختلف استفاده میکنند.
مثال:
People use the leaves of the anabong for various medicinal purposes.
معنی فارسی کلمه anabong
:
آنابنگ، نوعی گیاه که در برخی نواحی رشد میکند و ممکن است خواص دارویی داشته باشد.