معنی فارسی anacreontically

B2

به شیوه‌ای که در شعرهای آنکرئون رایج است، یعنی ارج نهادن به لذت‌های زندگی.

In a style reminiscent of Anacreon, often celebrating the joys of life.

example
معنی(example):

او اشعار را به طور آناکرتیک نوشته و لذایذ زندگی را جشن گرفت.

مثال:

He wrote the verses anacreontically, celebrating life's pleasures.

معنی(example):

مهمانی فضایی آناکرتیک و شاداب داشت.

مثال:

The party had an anacreontically joyful atmosphere.

معنی فارسی کلمه anacreontically

: معنی anacreontically به فارسی

به شیوه‌ای که در شعرهای آنکرئون رایج است، یعنی ارج نهادن به لذت‌های زندگی.