معنی فارسی analgize

B2

عمل کاهش یا کنترل درد به کمک دارو.

To relieve pain by using analgesics.

example
معنی(example):

پزشکان ممکن است برای کاهش درد در حین جراحی، بیمار را آنالجیزه کنند.

مثال:

Doctors may analgize a patient to minimize pain during surgery.

معنی(example):

اهمیت دارد که قبل از انجام برخی درمان‌ها، بیمار را آنالجیزه کنید.

مثال:

It's important to analgize before administering certain treatments.

معنی فارسی کلمه analgize

: معنی analgize به فارسی

عمل کاهش یا کنترل درد به کمک دارو.