معنی فارسی analyt

B1

تحلیلی، مربوط به فرآیند تفکر و بررسی داده‌ها به منظور حل مسائل.

Related to the process of thinking and examining data to solve problems.

example
معنی(example):

او از یک رویکرد تحلیلی برای حل مسئله استفاده کرد.

مثال:

He used an analyt approach to solve the problem.

معنی(example):

مهارت‌های تحلیلی که او پرورش داد در حرفه‌اش ارزشمند بود.

مثال:

The analyt skills he developed were valuable in his career.

معنی فارسی کلمه analyt

: معنی analyt به فارسی

تحلیلی، مربوط به فرآیند تفکر و بررسی داده‌ها به منظور حل مسائل.