معنی فارسی anamorphose
C2آنامورفوز کردن، به معنای تغییر شکل یک تصویر است به گونهای که تنها از زاویهای خاص قابل شناسایی باشد.
To transform an image into a distorted form that is recognizable only from a specific viewpoint.
- VERB
example
معنی(example):
هنرمند تصمیم گرفت تصویر معروف را دستخوش آنامورفوز کند.
مثال:
The artist decided to anamorphose the famous painting.
معنی(example):
آنکه تصویری را آنامورفوز کند به مهارت و خلاقیت نیاز دارد.
مثال:
To anamorphose an image requires skill and creativity.
معنی فارسی کلمه anamorphose
:
آنامورفوز کردن، به معنای تغییر شکل یک تصویر است به گونهای که تنها از زاویهای خاص قابل شناسایی باشد.