معنی فارسی anaptotic

C1

وضعیتی که در آن هیچ الگوی بهینه‌ای وجود ندارد و ممکن است به بی‌نظمی ختم شود.

Describing a condition that lacks an optimal arrangement or pattern.

example
معنی(example):

اصطلاح آنابتوتیک وضعیتی را توصیف می‌کند که بدون الگو یا شکل بهینه است.

مثال:

The term anaptotic describes a state of being without an optimal pattern.

معنی(example):

در بعضی موارد، شرایط آنابتوتیک ممکن است به بی‌نظمی منجر شود.

مثال:

In some contexts, anaptotic conditions may lead to disorder.

معنی فارسی کلمه anaptotic

: معنی anaptotic به فارسی

وضعیتی که در آن هیچ الگوی بهینه‌ای وجود ندارد و ممکن است به بی‌نظمی ختم شود.