معنی فارسی anathematically
B2به طور آناتماگونه، به شیوهای که چیزی به شدت طرد یا نفی شود.
In a manner that expresses strong disapproval or condemnation.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور آناتماگونه درباره تغییرات پیشنهادی صحبت کرد.
مثال:
He spoke anathematically about the proposed changes.
معنی(example):
او به طور آناتماگونه ایده همکاری را رد کرد.
مثال:
She anathematically rejected the idea of collaboration.
معنی فارسی کلمه anathematically
:
به طور آناتماگونه، به شیوهای که چیزی به شدت طرد یا نفی شود.