معنی فارسی anatomise

B2

تشریح کردن به عمل بررسی و توضیح ساختار داخلی موجودات زنده اشاره دارد.

To dissect or analyze the structure of an organism or part of it.

verb
معنی(verb):

To inspect or investigate by dissection.

معنی(verb):

To scrutinize down to the most minute detail.

example
معنی(example):

پزشکان نیاز دارند اندام‌ها را تشریح کنند تا بیماری را درک کنند.

مثال:

Doctors need to anatomise the organs to understand the disease.

معنی(example):

در کلاس زیست‌شناسی، ما یاد گرفتیم که چگونه یک قورباغه را تشریح کنیم.

مثال:

In biology class, we learned how to anatomise a frog.

معنی فارسی کلمه anatomise

: معنی anatomise به فارسی

تشریح کردن به عمل بررسی و توضیح ساختار داخلی موجودات زنده اشاره دارد.