معنی فارسی anchoritically
C1به صورت مرتبط با زندگی انکرایتیک و جدا از جامعه.
In a manner relating to or characteristic of an anchorite or hermit.
- ADVERB
example
معنی(example):
او بهطور انکرایتیکی زندگی میکرد و دور از حواسپرتیهای جامعه.
مثال:
She lived anchoritically, away from the distractions of society.
معنی(example):
او در نوشتههایش توضیح داد که چگونه به طور انکرایتیک در دنیای پرتلاطم فکر کنیم.
مثال:
In his writings, he described how to think anchoritically in a chaotic world.
معنی فارسی کلمه anchoritically
:
به صورت مرتبط با زندگی انکرایتیک و جدا از جامعه.