معنی فارسی anearing

B1

عمل نزدیک شدن به کسی یا چیزی، به‌ویژه برای ابراز دوستی یا محبت.

The act of coming close to someone or something, especially to express friendship or affection.

example
معنی(example):

کودکان بعد از یک هفته دوری به والدینشان نزدیک می‌شدند.

مثال:

The children were anearing their parents after being apart for a week.

معنی(example):

در پارک، حیوانات وقتی بازدیدکنندگان نزدیک شدند، شروع به نزدیک شدن کردند.

مثال:

In the park, animals were anearing as the visitors approached.

معنی فارسی کلمه anearing

: معنی anearing به فارسی

عمل نزدیک شدن به کسی یا چیزی، به‌ویژه برای ابراز دوستی یا محبت.