معنی فارسی anemonal
B2مربوط به جنس گلهای سنبلآبی یا دوستدار گیاهان آنمو.
Relating to the genus Anemone or similar flowering plants.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ویژگیهای آنمنال گیاه مورد تحسین گیاهشناسان قرار گرفت.
مثال:
The anemonal features of the plant were admired by botanists.
معنی(example):
گونههای آنمنال معمولاً در محیطهای ساحلی رونق میگیرند.
مثال:
Anemonal species often thrive in coastal environments.
معنی فارسی کلمه anemonal
:
مربوط به جنس گلهای سنبلآبی یا دوستدار گیاهان آنمو.