معنی فارسی anesthesiant

B1

بیهوشگر، متخصصی که در فرآیند بیهوشی نقش دارد و وظیفه کنترل وضعیت بیمار را به عهده دارد.

A specialist involved in the administration and monitoring of anesthesia.

example
معنی(example):

بیهوشگر در طول عمل، علائم حیاتی بیمار را تحت نظر داشت.

مثال:

The anesthesiant monitored the patient's vitals during operation.

معنی(example):

بیهوشگر اطمینان می‌دهد که بیمار از نظر وضعیت پایدار بماند.

مثال:

An anesthesiant ensures that the patient remains stable.

معنی فارسی کلمه anesthesiant

: معنی anesthesiant به فارسی

بیهوشگر، متخصصی که در فرآیند بیهوشی نقش دارد و وظیفه کنترل وضعیت بیمار را به عهده دارد.