معنی فارسی angelhood

B2

وضعیت یا مقام فرشته بودن، بر اساس ویژگی‌های مثبت و روحانی.

The state or condition of being an angel; characterized by goodness, purity, and virtue.

example
معنی(example):

او به دنبال رسیدن به مقام فرشته‌گی از طریق مهربانی‌اش بود.

مثال:

She aspired to achieve angelhood through her kindness.

معنی(example):

فرشته‌گی اغلب به عنوان وضعیتی از نیکی مطلق دیده می‌شود.

مثال:

Angelhood is often seen as a state of ultimate goodness.

معنی فارسی کلمه angelhood

: معنی angelhood به فارسی

وضعیت یا مقام فرشته بودن، بر اساس ویژگی‌های مثبت و روحانی.