معنی فارسی angioataxia

B1

اختلال در هماهنگی حرکتی که به طور خاص به عروق خونی مربوط می‌شود.

A disorder affecting coordination related to blood vessels.

example
معنی(example):

تشخیص آنژیوآتاکسی برای بیمار پیش‌بینی نشده بود.

مثال:

The diagnosis of angioataxia was unexpected for the patient.

معنی(example):

آنژیوآتاکسی می‌تواند بر هماهنگی در برخی افراد تأثیر بگذارد.

مثال:

Angioataxia can affect coordination in some individuals.

معنی فارسی کلمه angioataxia

: معنی angioataxia به فارسی

اختلال در هماهنگی حرکتی که به طور خاص به عروق خونی مربوط می‌شود.