معنی فارسی anglicanly
B1به شیوهای که به کیش انگلیکان مربوط است.
In a manner relating to the Anglican Church or its customs.
- ADVERB
example
معنی(example):
او در طول مراسم به شکل انگلیکن عمل کرد.
مثال:
He acted anglicanly during the ceremony.
معنی(example):
گروه به شکل انگلیکن جمع شدند تا به بحث در مورد باورهای خود بپردازند.
مثال:
The group gathered anglicanly to discuss their beliefs.
معنی فارسی کلمه anglicanly
:
به شیوهای که به کیش انگلیکان مربوط است.