معنی فارسی animalish
B1حیوانیگونه، اشاره به ویژگیها یا رفتارهایی که شبیه به حیوانات هستند.
Resembling or characteristic of animals.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
غریزههای حیوانیاش اغلب در طبیعت به او کمک میکرد.
مثال:
His animalish instincts often helped him in the wild.
معنی(example):
این نقاشی ویژگی حیوانیگونهای دارد که بیننده را مجذوب میکند.
مثال:
The painting has an animalish quality that captivates the viewer.
معنی فارسی کلمه animalish
:
حیوانیگونه، اشاره به ویژگیها یا رفتارهایی که شبیه به حیوانات هستند.