معنی فارسی animally
B1animally به معنای با ویژگیها و رفتارهای مرتبط با حیوانات است.
In a manner related to or characteristic of animals.
- ADVERB
example
معنی(example):
کودکان در پارک به طرز حیوانی رفتار کردند و بر طبیعت بازیگوشانه خود تأکید کردند.
مثال:
The children behaved animally at the park, emphasizing their playful nature.
معنی(example):
او در سخنرانیاش با شور و شوق به جنبههای حیوانی حیات وحش پرداخت.
مثال:
In his speech, he animatedly discussed the animally aspects of wildlife.
معنی فارسی کلمه animally
:
animally به معنای با ویژگیها و رفتارهای مرتبط با حیوانات است.