معنی فارسی animatics
B1نسخههای اولیه از انیمیشن که ترکیبی از تصاویر و صدا هستند تا احساس حرکت را به نمایش بگذارند.
Preliminary versions of an animation that combine images and sound to convey a sense of movement.
- noun
noun
معنی(noun):
An animated storyboard used as a rough preview of a film or advertisement.
example
معنی(example):
انیماتیکها برای نمایش صحنهها قبل از فرآیند انیمیشن استفاده میشوند.
مثال:
Animatics are used to visualize scenes before the animation process.
معنی(example):
کارگردان انیماتیکها را بررسی کرد تا ببیند داستان چگونه پیش میرود.
مثال:
The director reviewed the animatics to see how the story flowed.
معنی فارسی کلمه animatics
:
نسخههای اولیه از انیمیشن که ترکیبی از تصاویر و صدا هستند تا احساس حرکت را به نمایش بگذارند.