معنی فارسی animative
B2یک صفت که به فعالیت یا خلاقیت در داستانسرایی یا هنر اشاره دارد.
Having the ability to animate or bring life to something; lively or vivid.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
داستانسرایی انیماتیو تخیل مخاطبان را درگیر کرد.
مثال:
The animative storytelling engaged the audience's imagination.
معنی(example):
یک رویکرد انیماتیو به آموزش میتواند یادگیری را بهبود بخشد.
مثال:
An animative approach to education can enhance learning.
معنی فارسی کلمه animative
:
یک صفت که به فعالیت یا خلاقیت در داستانسرایی یا هنر اشاره دارد.