معنی فارسی animous

B1

احساس شادابی و زنده بودن، مخصوصاً در مورد موجودات یا طبیعت.

Having life or spirit, often used to describe lively entities.

example
معنی(example):

رفتار انیموس حیوانات تماشایی بود.

مثال:

The animous behavior of the animals was fascinating to observe.

معنی(example):

او ارتباطی انیموس با حیات وحش اطرافش احساس کرد.

مثال:

She felt an animous connection to the wildlife around her.

معنی فارسی کلمه animous

: معنی animous به فارسی

احساس شادابی و زنده بودن، مخصوصاً در مورد موجودات یا طبیعت.