معنی فارسی anisognathous

B1

وابسته به موجوداتی که در آن‌ها فک‌های نامتقارن وجود دارد.

Describing organisms that have asymmetrical jaws.

example
معنی(example):

موجودات آنیسوگناتوس اغلب استراتژی تغذیه خاصی را نشان می‌دهند.

مثال:

Anisognathous creatures often display a unique feeding strategy.

معنی(example):

ساختار آنیسوگناتوس در به دام انداختن طعمه کمک می‌کند.

مثال:

The anisognathous structure assists in capturing prey.

معنی فارسی کلمه anisognathous

: معنی anisognathous به فارسی

وابسته به موجوداتی که در آن‌ها فک‌های نامتقارن وجود دارد.