معنی فارسی anisophylly
B1به وضعیت گیاهان با برگهای نامتقارن و با اندازههای متفاوت اشاره دارد.
Refers to the condition of plants having asymmetrical leaves with differing sizes.
- NOUN
example
معنی(example):
آنیسوفیلی در برخی گونههای گیاهی با اندازههای متغیر برگ مشاهده میشود.
مثال:
Anisophylly is observed in certain plant species with variable leaf sizes.
معنی(example):
پدیده آنیسوفیلی میتواند بر بومشناسی یک گیاه تأثیر بگذارد.
مثال:
The phenomenon of anisophylly can influence a plant's ecology.
معنی فارسی کلمه anisophylly
:
به وضعیت گیاهان با برگهای نامتقارن و با اندازههای متفاوت اشاره دارد.