معنی فارسی anneloid
B1ویژگیهای مشابه آنالیدها، بهویژه در ساختار بدن.
Resembling or characteristic of annelids, especially in structure.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ساختار آنلویید این کرم آن را در میان همنوعانش منحصر به فرد میسازد.
مثال:
The anneloid structure of this worm makes it unique among its peers.
معنی(example):
دانشمندان از ویژگیهای آنلویید در این گونه جدید شگفتزده هستند.
مثال:
Scientists are fascinated by the anneloid features in this new species.
معنی فارسی کلمه anneloid
:
ویژگیهای مشابه آنالیدها، بهویژه در ساختار بدن.