معنی فارسی annexal

B2

الحاقی، مربوط به ویژگی‌ها یا حقوقی که به دلیل الحاق یک منطقه به یک کشور دیگر ایجاد می‌شود.

Relating to an annex or annexation.

example
معنی(example):

خواص الحاقی می‌توانند از نظر نوع متفاوت باشند.

مثال:

Annexal properties can vary in nature.

معنی(example):

حقوق الحاقی باید به وضوح در قرارداد مشخص شود.

مثال:

The annexal rights must be clearly defined in the treaty.

معنی فارسی کلمه annexal

: معنی annexal به فارسی

الحاقی، مربوط به ویژگی‌ها یا حقوقی که به دلیل الحاق یک منطقه به یک کشور دیگر ایجاد می‌شود.