معنی فارسی annoyingly
B1 /ʌˈnɔɪjɪŋli/به شکل ناراحتکنندهای، به کاری اشاره دارد که باعث مزاحمت یا نارضایتی میشود.
In a way that causes annoyance or irritation.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
In an annoying manner.
example
معنی(example):
او به طرز ناراحتکنندهای در حین جلسه صحبت مرا قطع کرد.
مثال:
He annoyingly interrupted me during the meeting.
معنی(example):
به طرز ناراحتکنندهای، تلفنم در وسط فیلم زنگ زد.
مثال:
Annoyingly, my phone rang in the middle of the movie.
معنی فارسی کلمه annoyingly
:
به شکل ناراحتکنندهای، به کاری اشاره دارد که باعث مزاحمت یا نارضایتی میشود.