معنی فارسی annularity
B2حلقهای بودن، ویژگی یک شی یا پدیده که به صورت یک حلقه یا دایره در میآید.
The quality or condition of being annular; a ring-like structure or phenomenon.
- NOUN
example
معنی(example):
حلقهای بودن کسوف آن را به دیدنی حیرتانگیز تبدیل کرد.
مثال:
The annularity of the solar eclipse made it a spectacular sight.
معنی(example):
دانشمندان حلقهای بودن را برای درک بهتر رویدادهای آسمانی مطالعه میکنند.
مثال:
Scientists study annularity to understand celestial events better.
معنی فارسی کلمه annularity
:
حلقهای بودن، ویژگی یک شی یا پدیده که به صورت یک حلقه یا دایره در میآید.