معنی فارسی annunciatory
B2اعلامی به معنای بیانی است که در آن چیزی ساخته یا بهطور خاص اعلام میشود.
Relating to the action of announcing something.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پیام اعلامی با شور و شوق فراوانی ارائه شد.
مثال:
The annunciatory message was delivered with great enthusiasm.
معنی(example):
یک حرکت اعلامی میتواند آغاز یک رویداد مهم را نشان دهد.
مثال:
An annunciatory gesture can indicate the start of an important event.
معنی فارسی کلمه annunciatory
:
اعلامی به معنای بیانی است که در آن چیزی ساخته یا بهطور خاص اعلام میشود.