معنی فارسی anodically

B1

به صورت مرتبط با ویژگی‌های طرف آنود یا مثبت عملی کردن.

In a manner relating to the anode.

example
معنی(example):

سیستم به صورت آنودیک کار می‌کند تا عملکرد مناسب را تضمین کند.

مثال:

The system operates anodically to ensure proper function.

معنی(example):

نتایج نشان می‌دهد که این فرآیند به صورت آنودیک کار می‌کند.

مثال:

The results indicated that the process functions anodically.

معنی فارسی کلمه anodically

: معنی anodically به فارسی

به صورت مرتبط با ویژگی‌های طرف آنود یا مثبت عملی کردن.