معنی فارسی anoine

B1

عنصری که در برخی واکنش‌ها نقش مهمی ایفا می‌کند.

An element that plays a significant role in certain reactions.

example
معنی(example):

دانشمند اثرات آنوین را در آزمایشاتش کشف کرد.

مثال:

The scientist discovered the effects of anoine in his experiments.

معنی(example):

آنوین می‌تواند عاملی حیاتی در واکنش‌های شیمیایی باشد.

مثال:

Anoine can be a crucial factor in chemical reactions.

معنی فارسی کلمه anoine

: معنی anoine به فارسی

عنصری که در برخی واکنش‌ها نقش مهمی ایفا می‌کند.