معنی فارسی anomural

B2

ویژگی‌های مربوط به آنوموران که بر نحوه زندگی و رشد آنها تأثیر می‌گذارد.

Pertaining to features or structures associated with anomurans.

example
معنی(example):

ساختار آنومورال صدف برای زیست‌شناسان دریا جالب است.

مثال:

The anomural structure of the shell is fascinating to marine biologists.

معنی(example):

پژوهشگران ویژگی‌های آنومورال را برای درک تکامل سخت‌پوستان بررسی می‌کنند.

مثال:

Researchers study the anomural features to understand crustacean evolution.

معنی فارسی کلمه anomural

: معنی anomural به فارسی

ویژگی‌های مربوط به آنوموران که بر نحوه زندگی و رشد آنها تأثیر می‌گذارد.