معنی فارسی anomy

B2

آنومی، وضعیتی است که در آن هنجارهای اجتماعی و ارزش‌ها سست شده یا از بین رفته‌اند.

A state or condition where social norms are confused, unclear, or simply absent.

noun
معنی(noun):

Alienation or social instability caused by erosion of standards and values.

example
معنی(example):

آنومی به شکست هنجارهای اجتماعی در یک جامعه اشاره دارد.

مثال:

Anomy refers to a breakdown of social norms in a society.

معنی(example):

افزایش آنومی می‌تواند به افزایش نرخ جرم منجر شود.

مثال:

The rise of anomy can lead to increased crime rates.

معنی فارسی کلمه anomy

: معنی anomy به فارسی

آنومی، وضعیتی است که در آن هنجارهای اجتماعی و ارزش‌ها سست شده یا از بین رفته‌اند.