معنی فارسی anonymuncule
B1نوعی موجود کوچک و ناشناس که تأثیر چندانی ندارد.
A term used to describe a small, insignificant anonymous figure.
- NOUN
example
معنی(example):
آنونیمونکول به یک موجود کوچک و ناشناس مبهم اشاره دارد.
مثال:
Anonymuncule refers to a small, obscure anonymous entity.
معنی(example):
اینترنت پر از آنونیمونکولهایی است که ایدههای مختلفی را به اشتراک میگذارند.
مثال:
The internet is filled with anonymuncules that share various ideas.
معنی فارسی کلمه anonymuncule
:
نوعی موجود کوچک و ناشناس که تأثیر چندانی ندارد.