معنی فارسی anorganic
B1موادی که به طور کلی از ترکیبات آلی مستقل هستند.
Relating to compounds that are not based on carbon; inorganic.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مواد غیرآلی معمولاً در ساخت و ساز استفاده میشوند.
مثال:
Anorganic materials are often used in construction.
معنی(example):
مطالعه شیمی غیرآلی شامل فلزات و مواد معدنی است.
مثال:
The study of anorganic chemistry includes metals and minerals.
معنی فارسی کلمه anorganic
:
موادی که به طور کلی از ترکیبات آلی مستقل هستند.