معنی فارسی antarctic
B1 /ænˈtɑːktɪk/قطب جنوب، منطقه‌ای در نیمکره جنوبی زمین که دارای آب و هوای سرد و یخچال‌های طبیعی است.
The southernmost continent, containing the geographic South Pole, known for its extreme cold and ice-covered landscape.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Of, from, or pertaining to Antarctica and the south polar regions.
معنی(adjective):
Opposite, contradictory.
معنی(adjective):
Southern.
example
معنی(example):
قطب جنوب مأمن بسیاری از گونه‌های منحصربه‌فرد مانند پنگوئن‌ها است.
مثال:
The Antarctic is home to many unique species like penguins.
معنی(example):
دانشمندان در قطب جنوب تحقیقات انجام می‌دهند تا تغییرات اقلیمی را مطالعه کنند.
مثال:
Scientists conduct research in the Antarctic to study climate change.
معنی فارسی کلمه antarctic
:
قطب جنوب، منطقه‌ای در نیمکره جنوبی زمین که دارای آب و هوای سرد و یخچال‌های طبیعی است.
