معنی فارسی antarthritic
B1دارویی یا درمانی که برای کاهش درد و التهاب ناشی از آرتروز استفاده میشود.
Referring to medications or treatments designed to relieve arthritis symptoms.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او داروی ضد آرتروز برای تسکین درد joints خود مصرف کرد.
مثال:
He took antarthritic medication to relieve his joint pain.
معنی(example):
درمانهای ضد آرتروز معمولاً برای افرادی که از آرتروز رنج میبرند توصیه میشود.
مثال:
Antarthritic treatments are often recommended for arthritis sufferers.
معنی فارسی کلمه antarthritic
:
دارویی یا درمانی که برای کاهش درد و التهاب ناشی از آرتروز استفاده میشود.