معنی فارسی antebaptismal
B1مربوط به آیینها یا مراسمی که پیش از تعمید برگزار میشود.
Related to the rituals or ceremonies performed before baptism.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آیینهای پیش از مراسم تعمید با احترام زیادی انجام شد.
مثال:
The antebaptismal rites were performed with great reverence.
معنی(example):
او برای مراسم پیش از تعمید لباس ویژهای پوشید.
مثال:
She wore a special garment for the antebaptismal ceremony.
معنی فارسی کلمه antebaptismal
:
مربوط به آیینها یا مراسمی که پیش از تعمید برگزار میشود.