معنی فارسی anteclassical

B2

دوره‌ای که به قبل از کلاسیک اشاره دارد و تحت‌تاثیر جنبش‌ها و سبک‌های ویژه‌ای قرار دارد.

Relating to the period or styles existing before the classical era.

example
معنی(example):

دوره موسیقی آنتی کلاسیک با سبک‌های منحصر به فرد مشخص شد.

مثال:

The anteclassical period of music was marked by unique styles.

معنی(example):

بسیاری از هنرمندان از ادبیات آنتی کلاسیک الهام گرفتند.

مثال:

Many artists drew inspiration from anteclassical literature.

معنی فارسی کلمه anteclassical

: معنی anteclassical به فارسی

دوره‌ای که به قبل از کلاسیک اشاره دارد و تحت‌تاثیر جنبش‌ها و سبک‌های ویژه‌ای قرار دارد.