معنی فارسی antefact

B2

آنتفکت، اشیاء یا عناصر باستانی که برای درک تاریخ و فرهنگ‌های قدیمی مورد مطالعه قرار می‌گیرند.

An object or artifact from ancient times that helps in understanding historical contexts.

example
معنی(example):

باستان‌شناس یک آنتفکت در محل دفن باستانی یافت.

مثال:

The archaeologist found an antefact in the ancient burial site.

معنی(example):

آنتفکت‌ها برای درک جامعه‌های گذشته و مصنوعات آنها بسیار حیاتی هستند.

مثال:

Antefacts are crucial for understanding past societies and their artifacts.

معنی فارسی کلمه antefact

: معنی antefact به فارسی

آنتفکت، اشیاء یا عناصر باستانی که برای درک تاریخ و فرهنگ‌های قدیمی مورد مطالعه قرار می‌گیرند.