معنی فارسی antennae
B2 /ænˈtɛnaɪ/آنتن‌ها، عضوی حسی که معمولاً بر روی سر موجودات مانند حشرات و نرم‌تنان قرار دارد و برای تشخیص محیط استفاده می‌شود.
Sensory appendages on the head of certain animals, used for navigation and communication.
- noun
A feeler organ on the head of an insect, crab, or other animal.
An apparatus to receive or transmit electromagnetic waves and convert respectively to or from an electrical signal.
The faculty of intuitive astuteness.
A fragment of an oligosaccharide
The spar to which a lateen sail is attached, which is then hoisted up the mast.
حشره از آنتن‌هایش برای حس کردن محیط خود استفاده می‌کند.
The insect uses its antennae to sense its environment.
بسیاری از حیوانات آنتن دارند تا به آن‌ها در هدایت کمک کند.
Many animals have antennae to help them navigate.
معنی فارسی کلمه antennae
:
آنتن‌ها، عضوی حسی که معمولاً بر روی سر موجودات مانند حشرات و نرم‌تنان قرار دارد و برای تشخیص محیط استفاده می‌شود.
