معنی فارسی antenniform
B1آنتندار، به شکل آنتن یا شبیه به آن.
Resembling or shaped like an antenna.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آنتنهای پروانه شکل آنتندار هستند و شبیه پر میباشند.
مثال:
The antennae of the moth are antenniform, resembling a feather.
معنی(example):
ساختارهای آنتندار میتوانند درک حسی حیوانات را افزایش دهند.
مثال:
Antenniform structures can enhance the sensory perception of animals.
معنی فارسی کلمه antenniform
:
آنتندار، به شکل آنتن یا شبیه به آن.